یادته وقتی بهت میگفتم دوست دارم دستام شل میشد؟!
قلبم تند تند میزد بغض گلوم رومیگرفت ؟!
همش میترسیدم یه وقت بخوای بری و تنهام بزاری...
یادته بهم میگفتی دیونه من؟!حتی فکرش رو هم از سرت بیرون کن همیشه باهاتم؟!
یادته میگفتی بغض نکن گلوتو درد میاره دیگه نمیتونی حرفای قشنگ قشنگ واسم بزنی؟!
یادته ...
دِ یادت نیس لامَصّب...این فکر وتوهم نیس،واقعا نیستی ... واقعا جام گذاشتی و رفتی
ببین بغض داره خفم میکنه حتی صدامم دیگه در نمیاد...
اینا مهم نیس!فدای یه تار موت...
فقط یه چیز،خوشبخت شو،همین...
این نظر توسط هستی در تاریخ 1391/10/24/0 و 14:42 دقیقه ارسال شده است | |||
<-CommentGAvator-> |
خیلی قشنگ بود ازینا بازم بذار تو وبلاگت ممنون |